یلدا از نظر جغرافیای زمانی، بلندترین شب سال در نیم کره شمالی زمین است که با سرمای شدید زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود.
در صفحه ۲۵۵ كتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده است و در قانون مسعودی، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر، «خرم روز» نامیده شده است. در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است كه:
«یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که آن درازترین شبهاست در تمام سال. در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک میباشد و بعضی گفتهاند شب یلدا یازدهم جدی است.»
تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند. سفره ای ویژه پهن می کردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. سفره شب یلدا، شامل میوههای تر و خشک بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد. در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان و غیره، فرآوردههای خوردنی فصل را بر سفره می نهادند.
برپایی جشن برای این شب تنها محدود به ایرانیان نیست، ماه دی در تقویم مذهبی ایران باستان آغاز سال نو مذهبی بوده است. چنان که میراث آن، از راه میترائیسم به مسیحیت و تقویم امروزی نیز رسیده است.
ایرانیان، گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه ي کوههای البرز به انتظار باز زاییده شدن خورشید مینشستند.
برخی در مهرابه ها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب هنگام دعایی به نام «نی ید» را میخوانند که دعای شکرانه نعمت بوده است.
روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ میخواندند و به استراحت میپرداختند و تعطیل عمومی بود.
در ایران باستان اول دی روز برابری انسانها بود. در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده میپوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام میگرفت نه تحت امر.
در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز میدانستند و در جبههها رعایت میکردند و خونریزی به طور موقت متوقف میشد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است.
در این روز بیشتر از این رو دست از کار میکشیدند که نمیخواستند احیانا” مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد. ایرانیان به درخت سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما مینگریستند و در خورروز یعنی اول دی در برابر آن میایستادند و عهد میکردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.
یلدا که از یک طرف شب زایش خورشید(مهر) و از طرف دیگر بلند ترین شب سال و از جهتی هم پایان برداشت محصول صیفی و آغاز فصل استراحت در جامعه ی کشاورزی ایران بود، می توانست زمان خوب و مناسبی برای دور هم نشستن و شادی و سرور خانوادگی باشد.
امروز نیز جشن یلدا در ایران بسیار گرامی داشته میشود. آشنایان با گرد هم آمدن و شبنشینی تا صبح از خوشی و برکت حرف میزنند.
مسنترها برای همه قصه تعریف میکنند. شب یلدا یا شب چله همراه با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه، جنبه ي نمادین دارند و نشانه ي برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
این میوهها که اغلب دانههای زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها، نیروی باروی را در خود افزایش میدهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند.
در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی میکنند.
تمامی حقوق مطالب برای "وب سایت روستای ایمن آباد و کروکلا بابل"محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و اجرا : کلکسیون طراحی