ج)نفرین ها
ارمون به دل بوی: آرزو به دل شوی
الما دکت: متورم شده – آماسیده. به مرض باد مبتلا شوی و درمان نگردی
الاهی ته زبون لال بوّه: الهی زبانت لال بشود
الاهی ته شم کئو بوّه:الهی نهالت کبود شود . الهی رخسارت کبود شود. الهی که رنگت به کبودی و ناخوشی بگراید.
الاهی ته نَش در بوره:الهی بمیری – الهی نعش ات را از اینجا ببرند
الاهی درد بی درمون بََیری:الهی به درد بی درمان دچارشوی
الاهی مه روز دکفی: الهی به روز من دچارشوی. الهی به درد من دچارشوی
الاهی هر چی بتجی نرسی : الهی هر چی بدوی به مرادت نرسی . هرگز به مقصودت نرسی .
بن بکت: از بیخ و بن نابود شده – ریشه بر افتاده . ریشه ات بسوزد
بی خون بَهی: بدون خون شوی.خون تنت خشک شود و به مرگ بیانجامد. این نفرین بیشتردر مورد اشیاء و حیوانات بکار می رود.
بی صاحب بوّی: بی صاحب شوی
بی مار بوّی : بی مادر شوی
پی ير بمرد: پدر مرده
پی ير بسوت: پدرسوخته.پدرت بسوزد
پرپر بزنی:چون مرغ سر بریده، بال بال بزنی
تخته سر بشست:روی تخته غسّالخانه شسته شو شوی
ته تن خاک تن نیره:آن چنان شوی که حتی در زیر خاک هم جايی نداشته باشی
تِره دِب بزنه: دیو به تو آسیب برساند
تِه تن جه در بَزنه:هر چه خوردی بصورت دمل از بدنت بیرون بزند
تیل به ته سر:خاک بر سرت
ته ونی جه در بزنه :از دماغت بزنه بیرون
خنازیل بزه :مبتلا به بیماری خنازیر شده
ته مَرگِه خَور بیه : خبر مرگت بیاید
زَنمار بَمِرد: مادر زن مرده
ته دل پاره باوه: نوعی نفرین
آخر بهی: به آخر رسیده. به مرگ نزدیک شده
آزار بهیت: آزار گرفته _نوعی باد_ به آزار و رنج و درد لاعلاج مبتلا شده
آزار دکت: آزار گرفته – گرفتار شده. نفرین جهت پرندگان خانگی