
در سال ۱۳۰۰ هجري شمسي مردي در روستاي ايمن آباد به دنيا مي آيد كه در مدت ۸۶ سال عمر با بركتش از شغل ها و مهارت هايي مثل: برنجكاري، باغداري، صيفي كاري، سلماني(پيرايشگري)، نجاري، حصيربافي(كوب، كلاه، زنبيل)، كاموا بافي(كلاه، دستكش و جوراب)، جوشكاري، لوله كشي و…. بهره هاي فراوان برد و بهره هاي فراوان به ديگران رسانده است.
استاد سيد ابوالقاسم حسيني ايمني فرزند ميرزا علي در سال ۱۳۰۰ ه.ش، در روستاي ايمن آباد و در خانواده اي مذهبي و كشاورز به دنيا مي آيد. احمد، حمزه، شهربانو و فاطمه ديگر برادران و خواهران او بوده اند.
از سن ۱۰ سالگي مشغول فعاليت در شاليزارها مي شود و همچنين باغداري را نيز با توجه به علاقه ذاتي اش به خوبي انجام مي دهد.
با گذشت زمان كار سلماني(پيرايشگري) و نجاري را بدون آموزش قبلي آغاز مي كند و به كار و فعاليت در اين دو زمينه مي پردازد.
ابوالقاسم قبل از سن ۲۰ سالگي با دختري به نام مولود كريمي فرزند قنبرعلي(خواهر شهيد رمضان كريمي) ازدواج مي كند كه بسيار در موفقيت او اثرگذار بوده است. پنج فرزند، دو دختر و سه پسر به نام هاي مرتضي، هاشم، صنم، رقيه و طالب حاصل زندگي مشترك اين زوج بوده است.
سيد ابوالقاسم كه از مال پدري جز ۱۵۰۰ متر زمين كشاورزي منبع درآمدي براي امرا معاش نداشت، ابتدا به كار آرايشگري يا همان سلماني و امروزه پيرايشگري و پس از آن به شغل نجاري روي مي آورد. بدان حد در كارش استاد مي شود كه رضايتمندي مردم را از جهات مختلف به همراه دارد. بسياري از مردم بابت كارهاي سلماني اش پولي به او نمي دادند و پس از برداشت محصول برنج از شاليزارها، چند پيمانه شالي به عنوان حق الزحمه از او تشكر مي كردند.
ايشان هم در مغازه كار سلماني را انجام مي داد و هم در منازل مردم روستاي ايمن آباد و كروكلا. مغازه اش در آنزمان كنار منزلش بود يعني محل سكونت فعلي پسر كوچكش طالب و كنار مغازه حاج سيد رسول حسيني. او سه دهنه مغازه داشت. يكي سلماني، ديگري نجاري و سومي بقالي كه چوبي بود و در سال ۱۳۳۳ احداث و افتتاح كرده بود.
آنزمان پسر ارشدش مرتضي كه سن ۱۵ سالگي را پشت سر مي گذاشت با پدر همكاري مي كرد و به نوعي آرايشگري و نجاري را از پدر مي آموزد.
ابوالقاسم در كار نجاري مهارت فراوان داشت و بسيار نوآور بود. درب، پنجره، سربندي ساختمان، كمد ديواري، كتله ي چوبي(كفش صندل)، گاوآهن چوبي(چويي ازال) و … از مهارت هاي ايشان بود.
آنزمان مردم نزديك به ۱۷ روستاي بخش لاله آباد از جمله كروكلا، ورمتون، داودكلا، مياندسته، بيجي كلا، هلال كلا، نوايي كلا، متكه و … براي انجام كارهاي نجاري بويژه درب و پنجره سازي و حتي سلماني به او مراجعه مي نمودند.
شاگرداني هم داشت كه نزد او فنون مختلف و اخلاق را با هم مي آموختند. از جمله سه پسرش و افرادي چون: سيد ذبيح اله حسيني ايمني (مرحوم سيد آقا)، سيد خليل حسيني ايمني (كاظم) و سه شاگرد ديگر كه غريبه بودند.
البته پسرانش را همانند خودش با فنوني كه خودش آموخته بود آشنا نمود. مرتضي كه هر نوع وسيله ي برقي را به مغازه اش ببريد، بعيد به نظر مي رسد تعميرش نكند. سيد هاشم كه در جوشكاري مهارتي خاص دارد، با نيمه نگاهي به ابزار و وسايل جديدي كه با فن جوشكاري ساخته مي شود، با بررسي معايبش حتي بهتر از اصلش را مي سازد. طالب نيز كه ۱۵ شاگرد دارد در طراحي و ساخت پروژه ها و بناهاي فلزي بزرگ كشور در مناطق آزاد كيش و همچنين تهران قدرتمند عمل مي كند.
زنده ياد استاد حاج سيد ابوالقاسم حسيني ايمني كه بسيار پرتلاش و پركار بود و لحظه اي او را بيكار نمي يافتي، حصير بافي را در خانه اش انجام مي داد. گاله ها را از كنار رودخانه هاي روستا جمع آوري مي كرد وبه دوش مي كشيد و به خانه مي آورد و با خشك كردن ان به بافتن حصير مي پرداخت. كلاه و زنبيل حصيري نيز از جمله محصولاتش در حصير بافي بود.
جالب توجه هنر و فن كاموا بافي بود كه نه تنها ديروز بلكه امروزه نيز بيشتر هنر دستان زنان روستا ست، اما او اين هنر را نيز بدون آموزش، آموخت و به بافتن كله، شال گردن، دستكش و جوراب مي پرداخت. همسرش از هنر خاصي بهره اي نداشت اما در كار خانه داري، همسر داري و فرزند پروري يكي از نمونه هاي روزگارش بود.
نكته بسيار مهمي كه در تخصص هاي فني استاد ابوالقاسم نبايد فراموش كرد اين است كه ايشان تمامي فنون و توانمندي هايش را به صورت ذاتي در خود پرورش داد بدون حتي يك روز و يا حتي يك ساعت آموزش و شاگردي از استادي خاص.
و نكته مهم ديگر استفاده از تمامي فرصت هاي زندگي حتي شباهنگام موقع استراحت در منزل، كه به كاموا بافي مي پرداخت.
او كه از نظر جسمي بسيار قدرتمند بود و كالاهايي كه با نيروي دو نفر بلند مي شد، به تنهايي بر دوش مي كشيد بر اثر فشار كار زياد در زمين كشاورزي لگن پايش مي شكند بدون مراجعه به پزشك و با آتل بندي خودش، بهبود مي يابد اما به دليل جوش خوردن ناصحيح استخوان لگنش، ادامه زندگي و فعاليت را با لنگش سپري مي كند.
مردم روستا خوب او را مي شناسند و كساني كه متولد دهه ۷۰ هستند احتمالا” مردي را به ياد دارند كه در روستاي شان، هنگام راه رفتن كمي مي لنگيد، اما نمي دانستند همين مرد، چقدر فعال و پركار بود و با فنون بسيار كه لحظه اي بيكار نبود. مردي با كمترين فوتي زمان در زندگي در عرصه تلاش و كار.
استاد ابوالقاسم كه به نوعي از بيماري ديابت رنج مي بُرد، در سن ۸۲ سالگي رنجش فراوانتر مي شود به شكلي كه دو سال بعد هر دو پايش از زانو با نظر پزشكان قطع مي شود تا بتواند چند سالي بيشتر ادامه ي حيات بدهد.
ايشان به مدت دو سال به صورت ماهانه و به نوبت توسط فرزندانش نگهداري مي شود. آنقدر از او خوب مراقبت مي شود كه شرمنده فرزندانش مي شود و گاهي اوقات از اينكه محتاج فرزندانش شده است گريان مي شود. فرزندان در پايان هر ماه ضمن استحمام كامل، پوشاندن لباس اتو كشيده و معطر كردنش به عطر و گلاب، با ناراحتي از اينكه پدر از خانه مي رود، او را به فرزند ديگرش مي سپردند و چه بسا خانواده هم گريان كه چه خوب مي شد پدر در منزل مي ماند. نمونه اي كه امروزه كمتر مي توان در جامعه ي نه تنها شهري بلكه جامعه روستايي يافت.
حاج ابوالقاسم حسيني ايمني در نهايت در بعداز ظهر روز ۱۵ مردادماه ۱۳۸۸ پس از رنج بيماري و يك عمر تلاش عاشقانه و خدمت صادقانه به اهالي روستايش و ۱۷ روستاي مجاور ايمن آباد، در سن ۸۶ سالگي در خانه اش دار فاني را وداع مي گويد.
او قبل از وفاتش مهمترين سفارش به فرزندانش را چشم و دل پاكي در خانواده و اجتماع عنوان مي كند و اينكه از خيانت در هر شكل و قالبي به دور باشيد.
او كه نمازش را اول وقت اقامه مي نمود، به نماز صبح بهايي خاص مي داد و به فرزندانش تاكيد نمود كه نماز و يا روزه ي قضايي در زندگي اش ندارد و بر پسر بزرگش پس از فوتش مسئوليتي نيست.
استاد ابوالقاسم روستا رفت اما پس اينهمه سال شايد بسياري از من و شماها نمي دانستيم كه فردي در روستا بوده است با فنون زياد آنهم بدون آموزش، اولين جوشكار منطقه و يكي از پركارترين و فني ترين فرد روستا كه شايد در روستا نظيرش نبوده و نخواهد آمد.
او از خودش خاطره اي برجاي گذاشت كه انسان مي تواند با شناخت استعدادهاي نهفته در نهادش و با استفاده درست و صحيح از فرصت هاي زندگي و بروز دادن استعدادهايش حتي بدون آموزش، خدمات قابل توجهي را به مردم ديارش نمايد.
او به ما آموخت كه با تلاش و پشتكار، حتي در اوقات فراغت مي توان به اقتصاد خود و خانواده نه تنها سروسامان بخشيد بلكه آنرا متحول نمود.
روحش شاد و يادش را گرامي بداريم.
پوزش ما را بابت در اختيار نداشتن عكس هايي از ايشان بپذيريد
اگر عكسي از ايشان در دست داريد به وبسايت روستا ارسال نمائيد.
تمامی حقوق مطالب برای "وب سایت روستای ایمن آباد و کروکلا بابل"محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و اجرا : کلکسیون طراحی