مادرم، ای همه هستی من، در نگاه محبت تو،
مادرم، ای اسطوره زیبایی،
زیبایی از جنس آفرینش خداوندی،
مقام تو والاست مادر و در تفسیر مقام والای تو همین جمله بس، که بهشت زیر پای مادران است.
زیباترین واژه دهر، پر معناترین کلمه زندگی، قشنگترین گفتار عاشقانه، مادر
بودنم را دربودنت خلاصه می کنم و تفکر نبودنت، ذهن آشفته ام را به گونه ای پریشان می سازد که دنیا را به هیچ و پوچی تصور می کنم.
بمان در کنارم مادر و قصه همیشگی هستی را با تمام رنج هایش در گوشم بخوان.
ای که در سختی چون کوه استواری و در لطافت چون گل بهاری، استوار بمان مادرم تا با دیدن دوباره تو، زندگی را از نو آغاز کنم.
مادر که گرمی وجودش حتی زمستانی ترین روزهای غیر قابل تحمل را آسان می کند.
آه مادر، بیا کمی در برم بنشین تا بر دستان پر مهرت بوسه ای از جنس سپاس زنم.
مادر! براستی چه زیبا مرا از شیره جانت نوشاندی و چه عاشقانه در آغوش کشیدیوجودم را، زمانی که هیچ قدرت پرواز نبود مرا. اما اکنون که قدرت پروازم دادی، باز بال هایت را عاشقانه به من هدیه دادی.
مادر! ای تو تنها تکیه گاهم در تمام دوران.
ای که دیدنت آرامش قلب و روح خسته ام می شود.
ای که با بی ریایي هایت به من فهماندی که مادر یعنی دلشوره، اظطراب، یعنی آیینه ای نشکستنی. چرا که هر وقت و هر زمان خود را در آیینه می بینم این تنها صورت توست.
که در حضور چشمانم به تماشا می ایستد و مرا به عمق کلمه مادر می برد. کلمه ای که هیچ گاه کهنه و تکراری نمی شود.
وصف تو گفتن چه سخت و دشوار است و سپاس تو گفتن بی شک دشوارتر.
چرا که می ترسم نتوانم کلمه ای در خور مقام تو بیابم.
خداوند را قسم می دهم به تمام مقدساتش که همه مادران را همیشه سالم و سر زنده نگه دارد.
آنکه بعد از خداوند زنده و جاوید است، نام زیبای مادر است.