برابر شواهدی که در دست است، حدود دو هزار سال پیش در ایران زراعت برنج رواج داشته است. در زمان هخامنشیان نیز کشت آن در ایران متداول بوده است.
یکی از تاریخ نویسان که اسکندر مقدونی را در سفر به ایران همراهی می نمود در سفر نامه خودمی نویسد: سه قرن پیش از میلاد در نواحی بابل (عراق کنونی) و شوش ( خوزستان کنونی) و بلخ برنج را دیده و از آن یاد نموده است.
در زمان انوشیروان دانه برنج توسط برزویه طبیب همراه کلیله و دمنه به ایران آورده شد و در نواحی کادوسیان (گیلان و مازندران ) کشت گردید.
عبدالغفار خان نجم الدوله در کتاب علم فلاحت که از دوره غازان خان باقی مانده، در باره برنج نوشته است که برنج از هندوستان به ایران آمد و در زمان انوشیروان توسط برزویه طبیب با کلیله و دمنه و از رقمی هندی به نام ” سته ” یاد کرده اند.
در زمان اشکانیان، چانک کین، سفیر و سردار معروف چین در سال ۱۲۶ پیش از میلاد برای امپراطور چین راجع به کشت برنج در ترکستان و پارتیا و کلده یاد کرده است.
به نظر می رسد، کشت برنج در دو هزار سال پیش توسط پارتیا، در نواحی شمالی ایران رواج داشته باشد.
در گزارش چینی ها از زمان ساسانیان در نواحی کاشمر، ختن و تاشکند نام برده شده، ولی مورخان در قرون میانه از کشت برنج در نواحی خوزستان، طبرستان، دیلمان و گیلان یاد نموده اند.
اصطخوی نویسنده کتاب ممالک الممالک در باره محصولات خوزستان می گویند: پس از گندم و جو، برنج بزرگترین محصول خوزستان بوده که با آن نان می پختند و از آن در اعیاد جهت تزیین سفره استفاده می نمودند.
در کتاب عالم آرای عباسی، اسکندربیک ترکان، منشی شاه عباس از کلمه پلو یاد شده است. چنین به نظر می رسد، کلمه پلو از کلمه پلا گرفته شده و در زبان های مختلف راه یافته باشد.